ماه رمضان ، نکته های تبلیغی برای طلاب

اگرچه جایگاه تبلیغ سنتی کمی سست شده است اما ماه مبارک رمضان از فرصتهای مناسب برای تبلیغ است ، مناسبت زمانی این ماه بگونه ای است که دلهای مردم آمادگی بهتری را برای شنیدن پیام دین دارند ، طلبه های حوزه خود را آماده میکنند تا در این ماه به اقصی نقاط کشور عزیمت کنند تا احیانا بخشی از وظیفه ذاتی خود را که همان تبلیغ اسلام است انجام دهند اما شاید توجه به این نکات کمکی برای طلاب باشد.

1-نیت الهی: اکثر طلاب با نیت قرب الهی به تبلیغ میروند آنهاباید وظیفه خود را بخوبی انجام دهند و به خدا توکل کنند که هدایت نهایی بدست خداوند است ،نکند برخی از طلاب این نیت را داشته باشند که مثلا در مجلسی چند هزار نفری خودی نشان دهند و بجای معارف الهی خود را تبلیغ کنند.

2- پرهیز از ژست هدایت گری: طلبه بهتر است ژست هدایتگری بخود نگیرد و تصور نکند که انسان نجات یافته ای است که دیگران را  میخواهد هدایت کند این نوع نگاه عاقل اندر سفیه نمیتواند تاثیری در مخاطب داشته باشد چرا که مخاطب بسیار به مساله اقتدارگرایی حساسیت دارد از این رو بهتر است طلبه از خدا بخواهد که آخر عاقبت همه و خصوصا خود طلبه را ختم بخیر کند و خود را تذکر دهنده ای در نظر بگیرد.

3- کسب آمادگی قبل از تبلیغ: نکند طلبه های همان روز تبلیغ کتابهای خود را نگاه کند تا مطلبی گیر آورده و به مردم بگوید که این کار خیانت به مخاطب است طلبه باید قبل از این روزها مطالب را آماده داشته باشد، برای هر منبری ساعتها وقت گذاشته باشد ، روی مطالب کار کرده باشد بنا بر نیازهای مردم مطلب ارائه کند تا وقت و انرژی مردم را ضایع نشود.

4-ترک یک توهم: برخی از طلاب این توهم را دارند که همه چیز را میدانیم ، واقعیت این است که اکثر مردم این زمان تحصیل کرده هستند و هر کدام در زمینه ای صاحب تخصص ،طلبه باید بداند که او هم مانند یکی از مردم در یک زمینه کارشناس است و حتی ممکن است برخی از مخاطبین وی مطالعات دینی خوبی داشته باشند بنابراین باید به مخاطب احترام گذاشت و مطالبی در حد و شان انها ارائه کرد.

5-محتوای تبلیغ: البته هر طلبه باید بر اساس مخاطبین خود مطلب آماده کند تا مفید فایده واقع باشد این روزها بازار خرافه پرستی داغ داغ است برای دوری از این مساله بهتر است طلبه ها در منبرها بذکر مطالب قطعی اکتفا کنند از ذکر خاطرات، خوابهای و مکاشفه های بدون سند ، فضایل بزرگانی که قابل اثبات نیست دوری کنند. برخی از طلاب برای جلب توجه مردم مطالبی را برای مردم میگویند که در اعتقادات مردم تزلزل ایجاد میشود البته این کار شاید در کوتاه مدت باعث جلب توجه مردم شود اما در دراز مدت کمکی به مردم نخواهد کرد و فقط ذهن مردم را مشوش خواهد کرد.

6- پرهیز از امر کردن به مردم: برخی از طلاب در جلسات مردم را بشدت میکوبند کلمات عجیبی را برای خطاب مردم بکار میبرند که بی احترامی محض است این کلمات آمرانه در این روزگار کاربردی ندارد نمیتوان کسی را با زور و اجبار بسمت دین آورد ، با گسترش ارتباطات ، ادیان و تفکرات مختلفی به مردم ارائه میشود شما زمانی موفق هستی که بتوانی با استدلال قوی دین را معرفی کنی تا ذهن مخاطب اقناع شود و مخاطب از صمیم قلب معارف الهی را بپذیرد.

7- پرهیز از سیاسی کاری: طلبه ها بهتر است در این ایام دلشان کمی هم به دین مردم بسوزد و از توجیه کردن برخی بی کفایتی های برخی آفایان پرهیز کنند ، بهتر است بجای تخریب برخی از شخصیتها از اخلاق برای مردم سخن بگویند که مردم از این حرفها بسیار خسته شده اند.البته معلوم نیست طلبه هایی که روزی از برخی از شخصیتهای سیاسی برای مردم بت ساخته بودند چگونه میخواهند بصورت مردم نگاه کنند. معلوم نیست این طلبه ها کی میخواهند از روزگار پند بگیرند.

8-ارتباط چهره به چهره با مردم: آنچه از این تبلیغها در ذهن مردم بیاد میماند رفتار و برخورد طلبه و مبلغ با مردم است بهتر است مبلغ بعد از سخنرانی و موعظه با جوانان بنشیند و ساعتی را با آنها گفتگو کند برخی از جوانان نیاز دارند تا با طلبه ای بصورت چهره به چهره سخن بگویند باید گوش شنوایی باشد برای شنیدن دغدغه های جوانان و احیانا میتوان با پاسخهایی با آنها سخن گفت ، البته باید طلبه بپذیرد که او هم جزئی از این جماعت است و تافته جدا بافته نیست ، اصل تبلیغ و تاثیرگذاری در این جلسات دوستانه اتفاق می افتد.

9-مکان تبلیغ: تجربه سه دهه تبلیغ بعد از انقلاب نشان داده است که بهترین مکان برای تبلیغ مسجد است چرا که مخاطب با علاقه خود به این مکان می  آید و علاقه به شنیدن مباحث اسلامی دارد ، تصور کنید سربازی را که به اجبار فرمانده در پادگان پای سخنرانی شما نشسته است معلوم نیست بسبب کمبود امکانات حتی وضو گرفته باشد ، کم خوابی بخاطر نگهبانی شب، بیدار ماندن را برای وی مشکل ساخته است و با این حال پای منبر است در این حال هر مطلبی که بگویی جواب عکس میدهد. مثالهای بسیاری میتوان زد که اولویت برای تبلیغ مساجد است معلوم نیست که طلاب و روحانیت چه زمانی از این تبلیغهای بعضا بی فایده در برخی از مکانها دست خواهند کشید.

طلبه ها با گرانی چه میکنند؟

موج گرانیهای چند ماهه اخیر ملموستر از آن است که نیازی به گفتن داشته باشد هر کسی که در این جامعه زندگی کند با یکبار خرید میتواند این مساله را متوجه شود،  رشد صعودی قیمتها در برخی از کالاها روزانه  و در برخی بصورت هفتگی است طلبه ها هم مانند نود و نه درصد مردم این مساله را درک ولمس کرده اند اما براستی طلبه ها با گرانی چگونه دست و پنجه نرم میکنند؟

طلبه های شاغل: برخی از طلبه ها شاغل هستند و مانند مردم متوسط زندگی میکنند آنها ممکن است پس از سالها توانسته باشند خانه ای خریداری کنند و حقوقی نسبی دریافت کنند ، گرانی گرچه بر این بخش از طلاب هم فشار می آورد اما فشار بر آنها شدید نخواهد بود ممکن است آنها بخشی از خواسته های خود را کنار بگذارند و در این وضعیت به خواسته ها ونیازهای ضروری اکتفا کنند.

طلبه های در حال تحصیل: بخش زیادی از طلبه های عموما جوان حوزه ، در حال تحصیل هستند شهریه ای در حد دویست وپنجاه تا سیصد هزار تومان به آنها داده میشود آنها درآمد دیگری ندارند خانه ای هم ندارند و مانند بسیاری از جوانان مستاجر هستند برخی از آنها یک یا دو فرزند هم دارند ، گرانی بشدت این دسته از طلاب را که تعداد متنابهی هم هستند تحت فشار قرار داده است رشد قیمت اجاره بهای خانه در قم به اندازه ای است که برخی از طلاب را با مشکل اساسی مواجه کرده است برخی از صاحبخانه ها که فشارهای زندگی را حس کرده اند تصمیم گرفته اند تا این مبالغ را با اجاره بالا تامین کنند طلبه های جوان که این مبالغ بالا را ندارد چاره ای ندارد جز اینکه در خانه هایی که در حد وشان خود نیست سکونت کند یا مجبور هستند چند قطعه طلای همسر خود را که یادگار ازدواج آنهاست بفروشند ، برخی از طلاب وامهایی را از بانکها میگیرند که خدا میداند چگونه میتوانند قسط آن را بپردازند ، سبد غذایی آنها نیز با مشکل اساسی مواجه شده است طلبه ای که سالانه بیشتر از دو سه کیلو گوشت مصرف نداشته است مجبور است انصراف خود را از این مقدار نیزاعلام کند حال اگر از خود او بگذریم معلوم نیست همسر و فرزند او چه گناهی دارند.

واکنش علما: گرانیهای اخیر با واکنش برخی از علما نیز مواجه شده است، آیت الله صافی گلپایگانی گرانیها را باعث آزردگی قلب آقا امام زمان عج دانسته بود، آیت الله یزدی دبیرجامعه مدرسین حوزه با ارسال نامه ای کم رمق ابراز نگرانی اساتید حوزه را به رئیس جمهور رسانده بود، آیت الله سیداحمد خاتمی هم گفته بود که مردم بخاطر ایستادگی در مقابل دشمن در مقابل گرانیها اخ هم نگویند این اظهار نظر واکنشهایی  زیادی را بدنبال داشت که البته ایشان با گله از رسانه ها تاکید کرده بود که گفته های وی تحریف شده است ، آیت الله مکارم شیرازی هم راه حل گذر از این مساله را ساده زیستی دانسته بود. البته معلوم نیست که طلبه هایی که ساده زیست هستند باید چه کنند. برخی از علمای دیگر با وجود ناراحتی از وضع موجود ترجیح داده اند نظرات خود را در جمع های خصوصی ابراز کرده و در محافل عمومی سکوت پیشه کنند.

واکنش طلاب: برخی از طلاب برای جبران این وضعیت مجبور شده اند به کارهای نیمه وقت و پاره وقت رو آورند مثلا برخی در موسسات بصورت ساعتی کار میکنند البته با دستمزدی بسیار ناچیز ، برخی از طلاب که ماشین دارند سعی میکنند بخشی از روز را به مسافرکشی بپردازند که ممکن است این کار مخفیانه و بدون اطلاع خانواده انجام گیرد ، یکی از علما هم که معمولا دستی در توجیه برخی اشتباهات حکومت دارد در جلسه ای به طلاب توصیه کرده بود که طلاب بصورت متعدد به تبلیغ بروند تا بتواند هزینه های زندگی را تامین کند ، در جلسات خصوصی طلاب، بحث گرانی بسیار داغ است و در هرجلسه ای این مساله مطرح میشود. نگرانی انها از دو جهت است : اول اینکه این گرانیها که خود نیز ان را بخوبی وبیشتر از مردم هم لمس میکنند با مردم چه میکند با این نارضایتی های مردم چه باید کرد آیا چاره ای برای این کار نیست و دغدغه دوم طلاب نیز در زمینه زندگی خود طلاب است برخی از طلبه ها دوست دارند که این مساله را توجیه کنند اما اکثر طلاب در بحث گرانی مانند مردم فکر میکنند و از این ماجرای تلخ مینالند. معلوم نیست که طلبه هایی که زندگی آنها به سختی میگذرد چگونه میتوانند در ادامه تحصیل موفق باشند.  گرچه نحوه زندگی طلاب ساده است و برخی از آنها به تحمل مشکلات عادت کرده اند اما تا چه حدی میتوانند تحمل کنند وچرا باید تحمل کنند خصوصا خانواده آنها.

طلبه ها با چه کسانی رفت وآمد خانوادگی میکنند؟

طلبه ها با چه کسانی رفت وآمد خانوادگی میکنند؟ در انتخاب دوست خانوادگی چه نکته هایی برایشان مهم است؟ آیا زن و مرد باهم می نشینند؟ پذیرایی آنها چیست؟ چه حرفهایی میزنند؟

رفت وآمد خانوادگی، امتداد حجره نشینی: طلبه ها زمانی که تنها در شهر غربت دور از خانواده زندگی میکردند درسها طلبگی را باهم مباحثه میکردند برسر یک سفره بی ریا و ساده می نشستند گاهی در یک ظرف، غذا میخوردند در غم وشادی شریک هم بودند ،هرچه داشتند باهم از آن استفاده میکردند  جیب آنها یکی بود و کمک حال هم محسوب میشدند ، گاهی به هم تذکر میدادند ، من وتو برای آنها مفهومی نداشت آنها سلایق هم را میشناسند، حتی میدانند که دوستشان از چه غذایی خوشش می آید ، از سوی دیگر آنها دروس مشترکی را خوانده و از نظر فکری هم بهم نزدیک شده اند ، زندگی برادرانه آنها دراین چندسال آنها را مجاب میکند که رفت وآمدهای خانوادگی را در امتداد حجره نشینی تعریف کنند خصوصا اینکه در شهرغریبی زندگی کنند و خبری از خویشاوندان هم نباشد. البته باید تاکید کرد که دوستان خانوادگی طلاب محدود به هم حجره و هم مدرسه ای آنها نمیشود بلکه ممکن است بمرور کسانی دیگر نیز اضافه شوند.

زمانهای میهمانی: طلبه ها در روزهای درسی به میهمانی نمیروند این روزها از شنبه تا چهارشنبه را شامل میشود پنج شنبه و جمعه درسهای حوزه تعطیل است و معمولا میهمانی ها در این دو روز انجام میگیرد یا ممکن است در ایامی دیگر روز تعطیل در وسط هفته قرار گیرد و تبدیل به روز میهمانی شود ، در کنار این روزها طلبه ها در اعیاد اسلامی و ایام شاد بیشتر به دیدن هم میروند.

نکته های مهم برای طلاب: حفظ حریم ها یکی از مهمترین نکته هایی است که برای طلاب در انتخاب دوستان خانوادگی مهم است مثلا اینکه دوست طلبه در رفتار با همسر طلبه چه مقدار مقید است، اگر طلبه ای حس کند طلبه ای این حریمها را کمتر رعایت میکند ممکن است رفت و آمد خانوادگی را بمرور با وی کمرنگ کند، نکته دیگر همسر دوستش است برخی از خانمها فضول تشریف دارند و ممکن است بخواهد با حرفهایی در زندگی دیگران دخالت کند مثلا بگوید چرا همسرت ماشین نمیخرد؟یا بگوید چرا همسرت در فلان منطقه خانه اجاره کرده است؟ یا اینکه چرا شما به یک مسافرت درست وحسابی نمیروید؟یا بگوید چرا میگذاری همسرت لباس روحانیت بپوشد؟یا اینکه به طلاهایی که دارد فخر کند. هریک از این مباحث اگر چندبار تکرار شود میتواند زندگی طلبه را تحت تاثیر قرار دهد از اینرو طلاب سعی میکنند این نکته ها را مورد توجه قرار دهند تا کانون خانواده بخوبی حفظ و تقویت شود والبته اگر زمینه اصلاح باشد در راستای آن تلاش میکنند.

نکته های رفتاری: طلبه ها در رفت و آمد خانوادگی معمولا سعی میکنند تا خانمها و آقایان در اتاقهای جداگانه باشند تا هم خانمها و هم آقایان راحت باشند سفره غذا نیز بصورت جداگانه پهن میشود ، سفره آقایان را خود اقا میچیند ،چای و میوه ای اگر در کار باشد هم توسط آقا پذیرایی انجام میگیرد، ارتباط همسر طلبه با دوست طلبه در حد یک سلام و احوال پرسی ساده همراه با احترام است ،البته برخی از همسران طلاب هستند که در این زمینه افراطی عمل میکنند مثلا بگونه ای حرف میزنند که آدم اصلا متوجه حرفهای آنها نمیشود مثلا گاهی که انسان کاری با دوستش دارد اگر آن دوست منزل نباشد همسر طلبه از پشت ایفون جوری جواب میدهد که اصلا معلوم نیست که چه میگوید و ادم چاره ای ندارد و میگوید بله ممنونم.

پذیرایی: در این میهمانی ها پذیرایی بسیار ساده است و طلبه ها هرچه دارند بدون ریا از میهمان پذیرایی میکنند ممکن است برنج و خورشتی باشد ویا چیز دیگر، بسیار بعید است که در این سفره ها خبری از چندجور غذا بصورت همزمان باشد ، طلبه ها البته از هم انتظار عجیب و غریبی ندارند و صداقت کامل حاکم است  برخی از طلاب که بدون هماهنگی به خانه دوستشان میروند ممکن است غذای بسیار ساده تری را داشته باشند. در برخی از میهمانیها میوه هم هست اما در برخی مواقع نه واین مساله به قیمت میوه بستگی دارد. چای پای ثابت این گعده ها و میهمانیهای دوستانه است و طلابی که از دوره ی زندگی در حجره این چای خوری را بیادگار با خود بهمراه دارند.

صحبتها: در این میهمانیها معمولا از احوال هم باخبر میشوند احیانا اگر مشکلی برای دوستان پیش آمده باشد سعی میکنند با کمک هم مشکل را حل کنند، از درس و بحث سخن به میان می آید و اینکه کدام درس میروی و درس کدام استاد ، از آینده تحصیلی بحث میشود و سعی میکنند باهم همفکری کنند ، از اوضاع و احوال فرهنگی  کشور و نحوه تبلیغ طلاب صحبت میشود واینکه در این وضعیت چه باید کرد و احیانا برنامه ریزی برای ایام تبلیغی ، البته در این جلسات حتما باید سخنی از مدیریت حوزه گفته شود که معمولا حالت انتقادی دارد ،ممکن است از مسائل سیاسی صحبت شود که بعضا بحث داغ میشود و ممکن است بعضی از اوقات به کدورتهایی منجر شود البته این در صورتی است که چند نفر از طلاب حضور داشته باشند.

فرزندان طلاب:این رفت وآمدها برای فرزندان طلاب نیز غنیمتی است آنها در دیار غریب از خویشاوندان خود دور هستند واین خلا را دوستان خانوادگی پر میکنند در کنار گفتگوی پدر و مادر ها فرزندان نیز مشغول بازی و صحبت میشوند واین بازیهای کودکانه ممکن است پایه های یک دوستی طولانی مدت را رقم بزنند که بعضا ممکن است به ازدواج و...منتهی شود.

طلبه ها چگونه ازدواج میکنند؟

طلبه ها در چند سالگی ازدواج میکنند؟ مشکلات پیش روی ازدواج را چگونه حل میکنند؟ با چه کسانی ازدواج میکنند؟ در مراسم خواستگاری چه بحثهایی مطرح میکنند؟ دوران نامزدی را چگونه میگذرانند؟ مراسم عروسی انها چگونه برگزار میشود؟ سوالهایی که دانستن آنها در این روزهای شعبان جذابیتهای خود را دارد.

طلبه ها درچند سالگی ازدواج میکنند؟ طلبه ها وقتی وارد حوزه میشن با توجه به سن و سالی که دارن میگن که ده سال اولو نباید حتی به ازدواج فکر بکنی و باید بفکر درس و بحث باشی ، در همین زمینه نقل قولهایی رو از بزرگان میارن که مثلا تا سی سالگی فقط درس خونده وازدواج نکرده و مجتهد یا فیلسوف شده و یا اینکه احادیثی رو پیدا میکنن که جمع شدن علم با ازدواج رو رد کرده ، خلاصه با توجه به اینکه هنوز حس نیازی در این زمینه وجود نداره تئوریهایی تولید میشه که فعلا درس و بحث اساس کاره و بیخیال ازدواج .اما دوسه سال اول که میگذره و طلبه یه کم از نظر سن و سال بزرگتر میشه بمرور مساله ازدواج براش مهمتر جلوه میکنه وجهت مشروعیت یابی این کار اولش با دوستان طلبه حرف ازدواج رو مطرح میکنه واینکه پیامبر ص فرموده که ازدواج سنت منه و هرکسی از این سنت دوری کنه از من نیست بعد میگن که در رساله داریم که هرکسی ترس از افتادن به گناه داشته باشه واجبه که ازدواج کنه و این آغاز ماجراست ، اساتید اخلاق که به حوزه میان برای سخنرانی یواشکی در برگه ای نوشته شده که نظرتون در مورد ازدواج در سن پایین چیه؟ اگه این استاد پاسخ مساعد بده خب دیگه نور علی نوره چرا که یه استاد هم حمایت کرده اما اگه جوابش منفی باشه طلبه  سعی میکنه یه جوری مشروعیت این جوابو زیر سوال ببره. خلاصه این روند ادامه داره تا اینکه طلبه ها در سال چهارم کتاب نکاح که همون بحثهای ازدواج باشه رو بعنوان متن درسی میخونن که البته عجب کتابی هم هست دیگه خیلی از طلبه ها خودشونو آماده ازدواج میکنن یواش یواش باید آستین بالا بزنن ، بر همین اساس اکثر طلبه ها در سنهای بین19 تا 25 سال ازدواج میکنن البته یه عده ای هم هستن که به هر دلیلی در سنین بالاتر ازدواج میکنند.

ابهامات و سوالات قبل از ازدواج: مهمترین مساله ای که در بحث ازدواج طلبه ها وجود داره بحث معیشته که طلبه ها قبل ازدواج میگن آخه ما که درآمدی نداریم با این شهریه ای که میدن نمیشه که زندگی کرد، خونه گرفت، و... این سوالها رو که از طلبه های بالاتر و اساتید میپرسن با یه پاسخ مواجه میشن: خداوند خودش ضامن معیشت و ازدواجه باید بخدا اعتماد کرد، ما هم که میخواستیم ازدواج کنیم با دست خالی شروع کردیم و شکر خدا مشکلی هم پیش نیومد باید با قناعت زندگی کرد. همین پاسخ برای طلبه که البته یکم بدنشونم داغه کافیه که اقدامات رو شروع کنن. یکی دیگر از مشکلات، خانواده است اخه بعضی از خانواده ها میگن که بابا با جیب خالی نمیشه که زن گرفت، اما خب طلبه ها که ید طولائی در رایزنی و مجاب کردن دیگران دارن بالاخره خانواده رو راضی میکنن.

با چه کسانی ادواج میکنن؟ البته نمیشه یه قاعده کلی در این زمینه صادر کرد اما معمولا دنبال دختر خانمی هستن که اولا با ایمان باشه و تحصیلکرده و با زندگی طلبگی هم بتونه بسازه البته بحث قیافه ظاهری هم که واسه خودش مبحث دیگه است ، طلبه ها معمولا ممکنه از فامیلهاشون زن بگیرن چرا که شناخت بهتری ازشون وجود داره و وقتی فرهنگها بهم نزدیک باشه خب زندگی بهتر اداره میشه، دوستان طلبه هم کسانی رو بهم معرفی میکنن مثلا طلبه ای میگه من یه دختر عمه دارم که اصلا خدا اینو آفریده برا تو ،یا اینکه میگه ما یه همسایه داریم ماشاالله از خانمی هیچی کم نداره ،البته خیلی از طلبه ها هم با خواهر دوستشون ازدواج میکنن ، البته طلبه های حوزه خواهران هم جای خود دارن، وقتی در حوزه برادران صحبت از حوزه خواهران میشه طلبه های مجرد یه لبخندی میززن و بفکر فرو میرن ، خیلی از طلبه ها با دختران طلبه ازدواج میکنن. البته در بین خانمهای طلبه ها خانمهایی با تحصیلات مختلف بچشم میخورن مثلا بعضیاشون طلبه هستن بعضی پرستار بعضی مهندس بعضی هم رشته های دیگرو خوندن. بعضیا که از دور دارن به طلبه ها نگاه میکنن با خودشون میگن کی میاد زن اینا بشه ، اما واقعیت اینه که کم نیستن دخترهایی که دوس دارن با طلبه ازدواج کنن.

مراسم خواستگاری: بعد اینکه دختر خانم شناسایی شد که البته یه مدتی زمان میبره  طلبه،مادر و خواهرشو میفرسته که دخترو ببینن و خب معلومه که دل تو دلش نیست که اینا چی میگن بعد اینکه خواهرو مادر نظر مثبت داشت ، در یه جلسه دیگه طلبه بهمراه مادرش میره که با دختر خانم صحبت کنه و به دختر میگه که شرایط زندگی من اینه که میخوام در راستای اسلام حرکت کنم راه من سختیهای زیادی داره ، باید با نداری بتونی بسازی ، ممکنه توی خیابون یه کسی بمن حرف بد بزنه ، من برای ادامه تحصیل میخوام برم قم میتونی با من بیای شهر غریب و نکته مهمی که وجود داره و شاید بعضا به توافق منجر نشه بحث لباس روحانیته بعضی از دخترها قبول نمیکنن که شوهرش آیندش لباس روحانیت بپوشه و سر همین مساله ممکنه خواستگاری بهم بخوره و تموم بشه. البته بعضی از دخترخانمها هم هستند که برا طلبه شرط میذارن که حتما باید لباس روحانیت بپوشی و تا اخر هم درنیاری ، بعضی از دخترها مثلا میپرسن که نظرت در مورد آقا چیه، منظورشون مقام معظم رهبریه و این یعنی چک کردن دیدگاههای سیاسی ، خلاصه اینکه اگه به توافق برسن باید بزرگتر خانواده ها در مورد مهریه و... صحبت کنن . بعضی از طلبه ها چهارده تا سکه بهار آزادی رو مهریه قرارمیدن و این درصورتیه که دو طرف خیلی باهم از نظر فکری نزدیک باشن ، بعضیام مهریه های بالایی رو میگن که البته از ارقام نجومی خبری نیست.

دوران نامزدی: دوران نامزدی یکی از خاطره انگیزترین دورانها برای همه است طلبه ها هم خب در این دوران رفت و آمد زیادی باهم دارن و این اواخر هم با پیدایش موبایل و... دیگه ارتباط ردیف ردیفه. گاهی اوقات هم طلب ها با همسرش میرن بیرون مثلا باهم نماز جمعه میرن،دعای توسل میرن، پارک میرن ،گاهی باهم میرن بستنی بخورن البته اگه طلبه لباس روحانیت نداشته باشه. گاهی هم میرن بازار برای خرید و...دختر خانمی که قبول کرده با طلبه زنگی کنه خب معلومه که در بحث خرید خیلی گیر نمیده و یه جوری کنار میاد و سعی میکنه در کمال سادگی رضایت همسرشو داشته باشه و البته طلبه هم هرچی میتونه سعی میکنه کم نذاره . اما باید بگم که صفا و سادگی خیلی محسوسه. در بحث خرید حلقه طلبه ها حلقه طلا برای خودشون نمیگیرن و معمولا یه حلقه ای با جنس نقره یا ...میگیرن.

مراسم عروسی: مهمترین مساله برای طلبه ها در مراسم عروسی اینه که باید مراسم طوری برگزار بشه که گناهی اتفاق نیفته مثلا از رقص و آهنگ متداولی که در بعضی از عروسیها وجود داره اینجا خبری نیست، بعضی از طلبه ها میرن یه سفر زیارتی و بعدشم یه مهمونی میگیرن وشامی میدن و بقیه هم میان و تبریک میگن ، بعضیم مراسم میگیرن و از یه نفر از دوستاشون که مدیحه سرایی یا سرود میخونه دعوت میکنن بیاد بخونه که البته با کف زنی و شادی همراهه ، بعضی از دوستان داماد هم یه شعرهایی در مدح و ذم داماد ساختن و میان میخونن و خلاصه خوش میگذرونن ، البته صدای صلوات و یه دعای فرج هم گاهی شنیده میشه اما چیری که جالبه اینه که خیلی از فامیلهای داماد وعروس که همچین مراسمی ندیدن گاهی تعجب میکنن بعضیا خوششون میاد بعضیام خوششون نمیاد اما اونکه برا طلبه مهمه اینه که در عین حال که شادی برقراره اما رضایت خداوند جلب بشه.و اینگونه است آغاز زندگی یک طلبه.

این مطلب را برای سایت شفقنا نوشتم.